پازل…

kid

پازل…

 گویی سپید در میان دستهایم گذشته  را ورق میزند 

کودکی هایمان چه روشن بود 

بی هیچ ماسکی بر چهره 

خودمان بودیم

خود خودمان 

تنها که میشدیم قول های قشنگ میدادیم به خود 

که انسانی شویم مهربان و بخشنده 

چه تلخ میشود افکارم زمانی که از کودکی به ناگهان به حالی پا میگذارم که هیچ کس آنگونه که باید نیست

باید کمی با خدا خلوت کنم 

نکند پازل زندگیمان را فرشته ای به اشتباه چیده باشد …

سیده لطافت سیدی – ۱۳۹۷/۰۷/۲۵