گذر روزها …

گذر روزها …

صدای پای افکار زخم خورده ام
که در میان بودن ها و نبودن ها سردرگمم میکند !
تلخی روزهای رفته ی دهشتناکی که از روحم تکه ای را با خود برده و …
فکر میکنم …به فکر کردن فکر میکنم …!
به افکار پریشانی که گذشته …
و اکنون…من مانده ام و روحی که زخم خورده …
چه روزهای تلخی …
اما …حال میدانم …
همیشه جایی برای شکر باقی میگذاری …!
جایی برای عشق !
برای شروعی دوباره … به نیت پرواز !…

“کتاب خلوتِ خُلدِ خُلود _سیده لطافت سیدی”